چکیده
«چطور حال روحیم رو خوب کنم؟» این فقط سؤال شما نیست. این سؤالی است که همین حالا، ذهن آدمهای زیادی را به خود مشغول کرده است. وقتی با آشفتگی به دنبال درمان حال بدمان هستیم، راهحلهای مختلفی به ما پیشنهاد میشود. بسیاری از این راهحلها، مسکنهایی هستند که درد ما را برای مدت محدودی کم میکنند؛ اما با گذر زمان، حال بدمان باز از جایی سر میرسد و زندگیمان را به هم میریزد. امروز در این مقاله خاص، میخواهیم ریشه حال بدمان را پیدا کنیم؛ نقطهای که حال خوبمان را در آنجا گم کردیم. تا انتهای این مقالهٔ ناب همراه ما باشید تا باهم در طی 6 مرحله، به یک سؤال مشترک پاسخ دهیم یعنی: «چطور حالم را خوب کنم؟»
دلیل تغییر ناگهانی حال خوب به بد چیست؟
هر صبح که از خواب بیدار میشویم، حال ما قرار است خوب باشد؛ در واقع سیستم ذاتی ما انسانها، روی حال خوب تنظیم شده است تا بهترین بازدهی خود را داشته باشد. تنها زمانی حال ما بد میشود که عاملی بیایند و حال ما را خراب کنند. جالب اینجاست که در اکثر مواقع ما حتی نمیدانیم چه چیزی حال ما را خراب کرده است. این زمانی است که میفهمیم آن بخشی از وجودمان را سرکوب و پنهان کردهایم و حالا باید به دنبال آن بگردیم.
در روان ما سرزمینی به نام ذهن ناخودآگاه وجود دارد. این سرزمین جایی است که تمام خاطرات و احوالات خوب و بد ما در آن انبار میشود. زمانی که احساسی را سرکوب میکنیم یا تلاش میکنیم آن را نادیده بگیریم، این احساس از بین نمیرود؛ بلکه در جایی از ناخودآگاه بیانتهای ما باقی میمانند. اما چرا؟ در این مواقع چه باید کرد؟ در ادامه راهحلهای خوبی را ارائه کردهایم.
پذیرش، مهمترین اقدام برای رهایی از احوالات بد
بیایید زمانهایی را به یاد بیاوریم که از هیجانات منفی خود به شبکههای مجازی یا خوردن فستفود پناه بردهایم یا اوقاتی که احساسی منفی را در خود انکار کردهایم. حقیقت ماجرا این است که در تمام این موارد، ما تلاش کردهایم که بادکنکهای سیاه زندگیمان را زیر آب فروکنیم و همزمان تقلا میکنیم تا دودستی همهٔ آنها زیر آب نگه داریم. غافل از اینکه بالاخره روزی این بادکنکهای سیاه از آب به بیرون پرتاب میشوند. اینجاست که حالات منفی ما ناگهان فوران میکنند و تأثیرات مخربی بر زندگی ما میگذارند. پس با احساسات ناخوشایند چهکار کنیم؟
پاسخ در پذیرش است. باید تمام هیجانات و احساسات منفیمان را در آغوش بگیریم. این یعنی دردها، ترسها، غمها و واقعیات تلخ زندگی را بپذیریم. ممکن است با این کار، درد زیادی را تحمل کنیم؛ اما تنها با «تحمل امر تحملناپذیر» است که به رهایی میرسیم. بهعبارتدیگر، پذیرش حال بد، همان داروی دردناکی است که به التیام ختم میشود.
من، اصلیترین دلیل حال خوب خود هستم!
تنهایی در سرشت انسان نهادینه شده است؛ ما تنها به دنیا میآییم، تنها زندگی میکنیم و تنها میمیریم. این حقیقت تلخی است که باید آن را قبول کرد. زمانی که به تنهاییمان اعتراف میکنیم، دو اتفاق خوب رخ میدهد:
- توقعات بیجای ما از دیگران از بین میرود.
- حال خوب را همواره از خودمان طلب میکنیم.
این یعنی بهجای داشتن لیست بلندبالای انتظارات از دیگران، روی خودمان و قدرتهای شگفتانگیز درونمان سرمایهگذاری میکنیم. این درک به ما میفهماند که دنیا هیچوقت قرار نیست حالمان را بهتر کند. تنها «من» قدرت خوشحال کردن خود را دارم و مسئولیت آن را تماماً به عهده میگیرم. در همین حال با کاهش انتظارات ایدهآلگرایانه از دیگران، روابطمان آرامش و قناعت بیشتری به خود میگیرد که این هم به حال خوب ما کمک میکند.
شناخت درست درد و رنج و مقابله خردمندانه با آن
زندگی آونگی بین میل و ملال است. ما انسانها ماشین تولید میل و آرزوهای جدید هستیم. زمانی که به میل خود نمیرسیم، فاصله میان ما و آن میل، موجب رنج ما میشود. وقتی هم به خواستهٔ خود میرسیم، دچار ملالتی میشویم که آن هم موجب رنج ماست؛ بنابراین زیستن ما همواره همراه رنج است. آیه 4 سورهٔ بلد بهخوبی بیانگر این موضوع است:
«لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي كَبَدٍ» «انسان را به حقیقت در رنج و مشقّت آفریدیم.»
سوره بلد، آیه 4
شاهکلیدی که در این آیه وجود دارد، در واژهٔ «کبد» پنهان شده است. متخصصین میگویند که کلمهٔ کبد به دو معناست: دشواری و استواری. خداوند در این آیه به ما میگوید ما انسان را در رنج آفریدیم و بلافاصله اضافه میکند که او توان تحمل این رنج را دارد. حال ما چطور میتوانیم رنجهایمان را تحمل کنیم؟ رنجها به دودسته تقسیم میشوند:
- رنجهایی که میتوان آنها را از بین برد.
- رنجهایی که قابلحل نیستند.
به رنجهای زندگیتان فکر کنید. آیا این دردها با سعی و تلاش قابلحل هستند یا همچون درد مرگ و تنهایی باید آنها را پذیرفت؟ زمانی که همهٔ دردهایمان را در یکی از این دودسته قرار میدهیم، تکلیفشان را مشخص کردهایم. ازبینبردن این بلاتکلیفی، ما را به پذیرشی میرساند که رنجهای ما را التیام میبخشد و روح ما را آرام میکند. ازاینرو بسیار خردمندانه است که در دعاهای خود از خداوند چنین بخواهیم که:
«خدایا به من جرئت بده تا چیزی که میتوانم عوض کنم را تغییر دهم و چیزی که نمیتوانم را بپذیرم و تفاوت این دو را به من بیاموز.»
مناجات دکتر علی شریعتی
4 راهکار ساده برای ایجاد آرامش و رهایی از احساس ناامنی
یکی از مهمترین دلایل حال بد، احساس ناامنی است. وقتی وجودمان احساس امنیت ندارد و ناآرام است، نمیتوانیم حال خوبی داشته باشیم. در ادامه چند راهکار بینظیر را با هم بررسی میکنیم که ما را به آرامش و حال خوب میرساند:
- نباید توقع زندگی بدون اضطراب داشته باشیم. اضطراب بخشی از زندگی است.
- زندگی را با دید کلی نگاه کنیم و از دیدگاه میکرو به دیدگاه ماکرو برویم؛ یعنی بجای نگاهکردن به یک درخت، کل جنگل را ببینیم. در این صورت، خود تمام مشکلاتمان را کوچک و ناچیز مییابیم.
- از تأثیر حواس پنجگانه غافل نشوید؛ موسیقی زیبا، طبیعت آرامشبخش، طعمهای دلپذیر، نوازشها… همگی در خلق حال خوب مؤثر هستند.
- رفع جزئیات ناخوشایند زندگی هم نقش بزرگی در حال خوبمان دارد. زندگی ما از جزئیات و کارهای کوچک و پیشپاافتاده تشکیل شده است. هر تغییر مثبت کوچکی، قطرهقطره جمع میگردد و وانگهی دریایی از حال خوب پدیدار میشود.
پناه به خدا، بزرگترین گام برای رسیدن به حال خوب واقعی
ایمان به خداوند، شاهکلید رسیدن به حال خوب و آرامش حقیقی است. زیرا سرشت و ذات انسان به این گونه است که تنها با یاد و نام خدا آرام میگیرد: «أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ». زمانی که یاد خدا در قلب ما نفوذ میکند، نور ایمان دردهایمان را درمان میکند. وقتی در پناهگاه امن الهی هستیم، تمام نگرانیهایمان را به خدا میسپاریم. این توکل، ما را به آرامشی عمیق میرساند. اما چطور میتوانیم در پناه خداوند، به حال خوب برسیم؟
- حفظ آیات الهی: آیات قرآن برای مؤمنان، سراسر مژدگانی، هدایت و آرامش است. کسی که این دریای معرفت را در قلب خود نگهداری میکنند، همواره به این منبع آرامش دسترسی دارد. به همین علت حفظ قرآن، راهکاری طلایی برای دستیابی به حال خوب است.
- قرائت قرآن: یکی دیگر از راههای ارتباط با خداوند، قرائت قرآن است. صوت زیبای قرآن، نهتنها موجب هدایت ماست بلکه آهنگ گوشنوازی دارد که هر انسانی، چه مسلمان و چه غیرمسلمان، با شنیدن آن حال خوبی پیدا میکند.
- دعا و مناجات: مردم در ادیان مختلف، همواره از دعا و مناجات باخدا برای رسیدن به آرامش و حال خوب استفاده میکنند. زمانی که در مقابل عظیمترین قدرت جهان قرار میگیریم، خود و تمام حالات بدمان را به خداوند میسپاریم. خداوندی که قادر مطلق است و درمان تمام دردهای ما پیش اوست. به همین علت است که بسیاری از متخصصین، دعا و نیایش روزانه را برای رسیدن به حال خوب، پیشنهاد میدهند.
کلام آخر
در این مقاله به این پرسش پاسخ دادیم که: «چطور حالم را خوب کنم؟» دریافتیم چگونه طی 6 مرحله حال خوبی در خود ایجاد کنیم. همچنین متوجه شدیم که برای رسیدن به حال خوب باید سراغ حال بدمان برویم و اینکه یک روحیهٔ خوب، ساختنی است. در نهایت باید به یاد داشته باشیم که تنها در سایهٔ توکل و ایمان به خدا، میتوانیم زندگیمان را به سمت افقهای روشن هدایت کنیم. آرزو میکنیم همیشه حال دلتان خوب باشد و متشکریم که تا انتهای این مقاله همراهمان بودید.
نظر شما برای ما بسیار ارزشمند است
میانگین امتیازات 3.3 / 5. تعداد آرا: 9
اولین نفری باشید که به این محتوا امتیاز می دهید.